Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


من اینجا خودمم

من اینجا خودمم

توروخدا بازم بیا به من برگرد

این یک اعتراف نامه است اعترافی از طرف علی امیری و یک خاهش نامه یک تمنا یک استدعا یک در خواست عاجزانه یک تقاضای حقیر برای اینکه شاید تو منو ببخشی و منو عفو کنی منو ببخش ای عشق من ای همه کس ای باعث گریه های شبانه ی من بیا بازم بیاد و به من برگرد من چه بودم و چه شدم رو نگاه نکن فقط نگاه کن که الان کی ام یک ادم کوچک و منتظر،منتظر دستان پر مهر و پر از مجبت تو بیا ای عزیزدل من بیا ای تنها کسی که منو فهمید،بیا و ببخش بیا و منو عفو کن بیا و مثل یک عدد پشت این صفر وایسا که معنی پیدا کنم من اشتباه کردم صد بار دیگه هم میگم من اشتباه کردم داریم اینجا در حظور همه میگم در حظور کسانی که شاید دل خوشی از تو نداشته باشن در حظور تمام دوستان من و شاید دشمنان تو بیا نذار که اسمت رو توی وبلاگم بزرگ و با فونت 72 بزنم که همه بدونن که من کشته و مرده کی ام و چرا هنوزم یه لحظه  اروم و قرار ندارم آره عزیز من من برای تو میمیرم و زنده میشم،بیا و بازم با من باش چقدر از تو خاهش کنم چقدر بگم که اشتباه کردم چقدر بگم که جوونی کردم چقدر بگم که تو راست میگفتی چی بگم به خدا که در حظور همه حاضرم هر چی که تو بگی بگم ولی بازم مثل همیشه و با من باش ،با من باش اما نه نیمه ی من بیا خود من باش،بیا که میخام چنان در تو حل بشم که دیگه هیچ کس هیچ جای دنیا اثری از علی امیری نبینه و هر چیزی که میبینه فقط و فقط تو باشی،تو رو به خدا قسمت میدم به خدایی که خالق منه از تاریکی و خالق توئه از نور بیا ای باعث هر ترانه بیا ای کسی که من بدون تو کسی نیستم بیا که بازم من و تو ما باشیم بازم بزنم به دل دریا بریم تا اون ور شط بیا که میخام بپرم بغلت و یه دل سیر گریه کنم و بگم که این مدتی که دستم رنجیده بودی و نبودی چه به سرم اومد بیا که دوستت دارم به اندازه تمام دنیا و حتا بیشتر از دنیا بیا که من منتظرت میمونم و بیتو حتا نمیتونم یک قدم از قدم بردارم و نمیتونم تصور داشته باشم که بی تو دنیای من چطوری میشه حاضرم به تمام مقدسات دنیا قسم بخورم که این بار دیگه بهت وفا دار میمونم و به همون مقدسات که خودت هم میخای برگردی و لی نمیدونم چرا  منو وسط این جنگل رها کردی بازم میگم و صدر بار دیگه هم میگم که اشتباه از من بود من اشتباه کردم به قران قسم که من اشتباه کردم و به خدا قسم که کینه ای از هیچ کس به دل ندارم و اگر الان جان تماتم ادمها دستم بود نمیتونستم جان کسی روبگیرم و به خدا که همه رو دوس دارم حتا کسانی که منو دوس ندارن و یا اصلن نمیخان منو ببینن میدونی چیه اینم یه تجربه خالص بود که باید انجام میشد و من باید از ته دل درکش میکردم که کردم ممنونم از تمام کسانی که این تجربه رو به وجود اوردن ممنون و عمق جان و ته دل ارزوی خوشبختی و نیک روزی براشون میکنم چون هرچی باشه روزی بهترین بودن و اونها بودن که منو دچار یک تجربه ناب و عزیز کردن.

تو رو خدا راضی شو که بیایی و برگردی بیا و دوباره منو دوس داشته باش که من میخام همون علی سابق شم بیا از من نترس این بار قول شرف میدم که نرنجونمت،قسم میخورم که کاری نکنم که تو ناراحت بشی بیا و به من برگردکاری نکن که اخر نامه اسمت رو بارنگ قرمز بنویسم بیا به من برگرد

سادگی من!!!

+نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:,ساعت17:46توسط علی امیری | |

سلام چند تا عکس از خودم هست میذارم به یاد اون روز ها منتظر باشید

+نوشته شده در چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,ساعت18:14توسط علی امیری | |